نقش مدیریت دانش در پیشبرد اهداف سازمانها

دانش امروز مهم ترین دارایی زندگی مدرن است. روند اوج یافتن نقش دانش، نوآوری و فناوری‏های نوین در ایجاد مزیت‏های راهبردی و اهمیت یافتن ارزش منابع دانش در اداره سازمان‏ها موجب شده است تا مقوله مدیریت دانش در قلب سیاست‏های راهبردی سازمان‏ها جای گیرد.
 ۱۴۰۰/۷/۷ | ۱۷:۴۱  زمان مطالعه 8 دقیقه
نقش مدیریت دانش در پیشبرد اهداف سازمانها

نقش مدیریت دانش در پیشبرد اهداف سازمانها

     یکی از موضوعاتی که با سابقه‌ای نه‌چندان زیاد، امروزه طرفداران بی‌شماری دارد، مدیریت دانش است. این روش در حوزه‌ی سازمانی اهمیت بسزایی دارد. شاید پیش از این چیزی در خصوص مدیریت دانش در سازمان ها به درستی نشنیده باشید؛ اما با شناخت این شاخه از مدیریت سازمانی، درخواهید یافت که چرا مدیریت دانش برای سازمان ها تا این حد مهم است.

مقدمه

     ما اکنون در جهانی زندگی می کنیم که توسط دانش احاطه شده ایم؛ به بیان ساده دانش امروز مهم ترین دارایی زندگی مدرن است. بیشتر سازمان‌ها بیان می‌کنند که: “مدیریت دانش بهره‌وری شرکت را 10 تا 40 درصد افزایش می‌دهد.“
مدیریت دانش موارد زیر را در سازمانها رقم میزند :
•    افزایش کارایی تصمیم گیری در سازمان
•    تصمیم گیری های مؤثرتر و سریع تر
•    اجتناب از دوباره کاری ها
•    آسان کردن دسترسی به دانش و اطلاعات
•    پیشگیری از اشتباهات مکرر
     مدیریت دانش یا همان مدیریت دانایی (Knowledge Management) در واقع مفهومی است که در علوم مدیریتی نقش مهمی دارد. سازمان های امروزی، اهمیت بیشتری برای درک بهتر، انطباق پذیری و مدیریت تغییرات محیط پیرامون قائل شده اند و همواره در جهت کسب و به کار گیری دانش و اطلاعات روز، به منظور بهبود عمليات و ارائه خدمات و محصولات مطلوبتر، به ارباب رجوعان گام بر میدارند.
     مدیریت دانش می‏تواند با یکپارچه‏سازی سرمایه‏های دانشی سازمان‏ها در بخش‏های مختلف و تأثیرگذاری مستقیم بر مفاهیمی مانند مشتری ‏مداری، یادگیری سازمانی، اعتلای فرهنگ سازمانی، رهبری و تصمیم‏گیری هوشمندانه، باز طراحی فرآیندها، تولید دانش جدید و تبدیل دانش ضمنی به صریح، زمینه ارتقای سطح فعالیت‏ها و رسیدن به اهداف مورد نظر را به همراه داشته باشد. با توجه به اهمیت دانش برای کارایی و بهره‌وری، بسیار مهم است که جوامع بشری و به ویژه سازمان‌ها دانش خود را به طور مؤثر مدیریت کنند. بیایید به طور تخصصی وارد دنیای مدیریت دانش شویم و به درک عمیقی از آن برسیم.


مقدمه مدیریت دانش 

مدیریت دانش چیست؟

     در عصر حاضر، که به عصر ارتباطات و دانش موسوم است، مزیت اصلی در سرمایه دانشی نهفته است. مدیریت دانش، مدیریت دانایی یا مدیریت اندوخته‌های علمی (Knowledge Management) یا به اختصار KM، فرآیند آگاهانه تعریف، حفظ و اشتراک دانش و تجربه افراد در یک جامعه یا سازمان است. دانش در دنیای پیشرفته امروز، به سرعت در حال تبدیل شدن به مزیت رقابتی اصلی سازمان‏ها می‏باشد. دانش می‏تواند فرصت مناسبی برای سازمانی باشد که به خوبی آن را شناخته و مدیریت می‏کند و در عین حال، تهدیدی جدی برای سازمانی قلمداد شود که تحولات محیط را نمی‏شناسد و یا نمی‏خواهد بشناسد. در کنار سایر عوامل تولید، دانش و قابلیت‏های ایجاد شده توسط آن نیز یکی از درآمدهای در حال افزایش سازمان به شمار می‏رود.
     مدیریت دانش به زبان ساده فرآیند جمع آوری، ذخیره، به اشتراک گذاری و مدیریت مؤثر دانش و تجربه کارکنان برای افزایش دانش کلی نیروی کار است. با استفاده از ارزشمندترین دارایی، تخصص و دانش کارکنان، می توان کارایی سازمان را به حداکثر رسانده و کارکنان را در ارتقاء توانایی تصمیم گیری توانمند ساخت.
     در کل مدیریت دانش فرآیندی است که سازمانها را یاری می کند تا اطلاعات مهم را بیابند و آنها را گزینش، سازماندهی و منتشر کنند و تخصصی است که برای فعالیت هایی چون حل مشکلات، آموختن پویا، یافتن استراتژی مناسب، برنامه ریزی استراتژیک (برنامه راهبردی) و تصمیم گیری استراتژیک ضروری است.
     به طور کلی، اجزای اصلی مدیریت دانش عبارتند از:
•    جمع‌آوری دانش
•    ذخیره دانش
•    به اشتراک گذاشتن دانش
     درحقیقت، دانش ضمنی (پنهان) و دانش صریح (آشکار) دو نوع اصلی دانش هستند که در این حوزه مورد استفاده قرار می‌گیرند.
     دانش ضمنی (پنهان) در راستای تجربه‌ها، مهارت‌ها و دانایی‌های شخصی در جامعه پدیدار می‌شود. دانش ضمنی به راحتی قابل بیان صریح و به اشتراک گذاری نیست.
     دانش صریح (آشکار) در راستای رسانه‌هایی مانند دانشنامه‌ها، کتاب‌های علمی و درسی و موارد دیگر نگاشته و ذخیره می‌شود. دانش صریح قابل بیان است و به آسانی در اختیار افراد قرار می‌گیرد.
    پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان همچون پیاده سازی هر روش دیگری بایستی در یک فرآیند گام به گام و آرام صورت گیرد. مهمترین هدف به کار گیری مدیریت دانش در انواع مؤسسات، انطباق سريع با تغییرات محیط پیرامون به منظور ارتقاء کارایی و سودآوری بیشتر می باشد. به عبارت دیگر هدف نهایی مدیریت دانش شامل تسهیم دانش میان کارکنان به منظور ارتقاء ارزش افزوده دانش موجود در سازمان می باشد.

مدیریت دانش چیست 


ابزارهای مدیریت دانش

          تعداد زیادی از ابزار کامپیوتری، یا بخش جدایی‌نا‌پذیر تکنیک‌های انسانی هستند یا برای تکمیل آنها به‌کار می‌روند. بعضی از این ابزار به شرح زیر هستند:
•    زیرساخت: نرم‌افزار مشارکتی، شبکه‌های اینترنت داخلی، مدیریت اسناد، رشته‌های مدیریت دانش
•    تفکر: نگاشت مفهومی، ابزار خلاقیت
•    جمع‌آوری و اکتشاف: موتورهای جستجو، هشدار دادن،‌ تبلیغ، کاوش داده،‌ عاملان هوشمند
•    سازماندهی و ذخیره‌سازی: ذخیره‌ی داده، پردازش تحلیلی آنلاین (OLAP)، ابر داده‌ها، زبان نشانه‌گذاری گسترش‌پذیر (XML)
•    پشتیبانی از کارمند دانش: منطق مورد محور،‌ پشتیبانی از تصمیم، جریان کار، پشتیبانی از وحدت،‌ شبیه‌سازی
•    ویژه‌ی نرم‌افزار: ارتباط با مشتری، پروفایل‌سازی از تخصص،‌ هوش رقابتی

 

عوامل مهم موفقیت

     اجرای موفق مدیریت دانش در سازمان مستلزم فراهم‏ سازی بسترهای فکری، مهارتی و علمی خاصی است.
     مرکز کیفیت بهره‏وری آمریکا و باکوویتز و ویلیامز، برخی عوامل حیاتی برای موفقیت مدیریت دانش را از دیدگاه دانشمندان مختلف جمع‏بندی کرده‏اند؛
در مجموع، آنچه از جمع‏بندی نظریات موجود در این زمینه برمی‏آید، مهم‏ترین دغدغه اجرای اثربخش مدیریت دانش شامل جنبه‏های انسانی بوده و بخش عمده‏ای از عوامل موفقیت مدیریت دانش در سازمان، معطوف به عوامل مذکور است.
     چند عامل ضروری برای موفقیت وجود دارند:

  •     رهبری دانش: یک چشم‌انداز متقاعدکننده که فعالانه توسط مدیریت ارشد ترویج می‌شود
  •     منافع مشخص کسب‌وکاری: دنبال کردن موفقیت و توسعه‌ی معیارهای جدید
  •     فرآیندهای سیستماتیک: شامل نگاشت دانش و مدیریت منابع اطلاعاتی (IRM)
  •     یادگیری پیوسته: از طریق شبکه‌های آزمایشی و یادگیری
  •     یک زیرساخت مؤثر برای اطلاعات و ارتباطات: ابزار گروهی و سایر فناوری‌های جمعی مثل یک شبکه‌ی اینترنت داخلی
     

ابزار مدیریت دانش

تاریخچه مدیریت دانش

     در حقیقت، مدیریت دانش از نخستین اعصار زندگی انسان حتی در عصر شکار وجود داشته، به گونه‏ای که بشر به جمع‏آوری و انتقال اطلاعات و دانش خود درباره مسائل زندگی می‏پرداخته است. به تدریج با افزایش دانش و تجربیات انسان، بدون وجود روشی نظام‏مند، این دانش از نسلی به نسل دیگر انتقال یافت.
     تعدادی از نظریه پردازان برجسته مانند پیتر دراکر، پاول استراسمان و پیتر سنگه، در ایالات متحده، در تکامل مدیریت اندوخته‌های علمی نقش داشته‌اند. اواخر دهه 1970 کار اورت راجرز، در دانشگاه استنفورد در زمینه گسترش نوآوری و تحقیقات، توماس آلن، در داشنگاه MIT در انتقال اطلاعات و فناوری به درک ما از نحوه تولید، استفاده و انتشار دانش در سازمان‌ها کمک کرده‌اند. دهه 1980 شاهد توسعه سیستم‌هایی مبتنی بر دانش بودیم که متکی به فعالیت‌هایی انجام شده در هوش مصنوعی بود. همۀ این کارها در مفاهیمی مانند “کسب دانش”، “مهندسی دانش” و “سیستم‌های دانش بنیان” ارائه شده بودند. در همین دهه بود که عبارت “مدیریت دانش” به طور جدی وارد فرهنگ لغت شد. برای ایجاد یک پایگاه فناوری برای مدیریت دانایی، کنسرسیومی از شرکت‌های آمریکایی، ابتکار عمل برای نظارت بر دارایی‌های اطلاعات علمی را در سال 1989 در دست گرفتند. در همین سال شبکه بین‌المللی مدیریت دانش (IKMN) در اروپا، و سال 1996 انجمن مدیریت دانش اروپا، راه ‌اندازی شد تا دنیای عظیم دانش وارد مرحله جدیدی از توسعه شود.
     بدون تردید، اثر معروف نوناکا و تاکه‏اوچی تحت عنوان «سازمان دانش‏آفرین: چگونه شرکت‏های ژاپنی پویایی‏های نوآوری خلق می‏کنند» در سال 1995 تأثیر بسزایی را در معرفی و ترویج مدیریت دانش بر جای نهاده است.
 

تاریخچه مدیریت دانش

چرخه دانش

     برای درک بهتر مفهوم مدیریت دانش باید ابتدا به بررسی مفاهیم «داده»، «اطلاعات» و «دانش» و تفاوت و ارتباط میان آنها بپردازیم. مفاهیم «اطلاعات» و «داده»، اغلب و به اشتباه به جای مفهوم «دانش» به کار برده می‏شوند. اما در واقع، آنها مفاهیم متفاوتی هستند وتشخیص این تفاوت‏ها برای انجام یک کار دانش‏محور بسیار مهم و حیاتی است.

داده:

     داده یک واقعیت از یک موقعیت و یا یک مورد از یک زمینه خاص بدون ارتباط با دیگر چیزهاست. داده‏ها منعکس‏کننده تعاملات و مبادلات کامل و واحد و منسجمی هستند که تحت عنوان «جزء ناچیز» از آنها یاد می‏شود. داده ها که اولین سطح مدیریت دانش را تشکیل میدهند، عبارتند از ارقامي اعداد، نمودارها و نظایر اینها که به خودی خود تولید معنی نمی کنند. نگهداری سوابق و بایگانی نقطه کانونی، فرهنگ داده به شمار میرود و مدیریت مؤثر داده ها در موفقیت آنها نقش بسزایی دارد.

اطلاعات:

     اضافه شدن زمینه و تفسیر به داده‏ها و ارتباط آنها با یکدیگر، منجر به شکل‏گیری اطلاعات می‏شود. اطلاعات داده‏های ترکیبی و مرتبط همراه با زمینه و تفسیر آن است. اطلاعات در واقع، داده‏های خلاصه شده هستند که گروه‏بندی، ذخیره، پالایش، سازمان‏دهی و تحلیل شده‏اند تا بتوانند زمینه را روشن سازند.

دانش:

     اضافه شدن درک و حافظه به اطلاعات موجب توسعه طبیعی پس از اطلاعات می‏گردد. خلاصه‏سازی هرچه بیشتر اطلاعات اولیه به دانش منجر می‏شود. دانش کارآمد کمک می‏کند تا اطلاعات‏ و داده‏های ‏ناخواسته‏ حذف ‏شوند. دانش از طریق تجربه، استدلال، درک مستقیم و یادگیری حاصل می‏شود. هنگامی که دانش به اشتراک گذاشته می‏شود دانش میان افراد افزایش می‏یابد و از ترکیب دانش افراد، دانش جدید حاصل می‏شود.

خرد:

     خرد به عنوان آخرین مرحله تکامل دانش، همان کاربرد دانش است.

 

هرم دانش در مدیریت دانش

 مزایای مدیریت دانش در سازمان

۱. مزایای ناشی از فرآیند مؤثرتر اطلاعات و دانش، شامل:
-    بازیابی سریع‌تر اطلاعات
-    کاهش نسخه ‌برداری و تکرار مثل «یک نسخه از واقعیت»
-    صرفه‌جویی یا آزادسازی زمان افراد حرفه‌ای پرمشغله
-    دانستن اینکه هرکس چه چیز می‌داند و چه کاری انجام می‌دهد
-    کیفیت بهتر اطلاعات
-    دسترسی به آخرین تفکر و رایج‌ترین دانش
۲. مزایای داخلی سازمانی،‌ شامل بهره‌وری‌ها و بازده از طریق:
-    اشتراک بهترین شیوه‌ها
-    زمان سریع‌تر رسیدن محصولات جدید به بازار
-    کاهش اتلاف و دوباره‌کاری
-    مدیریت بهتر ریسک
-    ابقاء دانش پیش از اینکه متخصصان از شرکت بروند یا بازنشسته شوند
-    صرفه‌جویی هم در زمان افراد و هم در پردازش اطلاعات
۳. مزایایی برای مشتریان و ذی‌نفعان خارجی، شامل:
-    ارائه خدمات بهتر به مشتری و رضایت بیشتر ذینفعان
-    حل سریع‌تر مشکلاتی که جدید هستند و کنترل‌شان دشوار است
-    ثبات بیشتر در خدمات‌دهی به مشتریان جهانی در مکان‌های مختلف
-    کیفیت بهتر محصول و خدمت که با نیازهای مشتری بیشتر مطابقت دارد
-    ارزش بهتر برای پول
-    شهرت بیشتر و تصویر بهتر برند

مزایایی مدیریت دانش در سازمان

انواع مختلف تولید دانش در سازمان

     روند توليد دانش در سازمان‌ها به اعتقاد نوناكا، از چهار عمل زير پيروي مي‌كند:
1.    از ضمني به ضمني: زماني اتفاق مي‌افتد كه افراد در ارتباطات رو در رو به تبادل دانش مي‌پردازند.
2.    از صريح به صريح: توليد دانش جديد با تركيب دانش‌هاي موجود است.
3.    از ضمني به صريح: تدوين تجربيات، عقايد، نظرات كاركنان به طوري كه توسط ديگران قابل استفاده باشد.
4.    از صريح به ضمني: وقتي اتفاق مي‌افتد كه دانش صريح در كاركنان دروني شده و باعث گسترش و توسعه دانش شخصي آنان مي‌شود.
     تحقیقات بسیاری نشان می‌دهد که تنها ۲۰٪ دانایی آشکار و واضح (Explicit) و ۸۰٪ مابقی تلویحی و نهفته (Tacit or implicit) است.

دانش صریح (Explicit Knowledge)

     دانشی است که وضوح کافی برای درک آن وجود دارد. دانای صریح، دانایی است که قابل کد شدن است. منظور از کد، هر گونه کد، اعم از کد نوشتاری، گفتاری، رفتاری و… است. مصادیق این نوع از دانایی، کتاب، مقاله، سخنرانی، روشهای مدون سازمانی و سایر مستندات مشابه، می‌باشد. این نوع دانش رسمیت یافته و مدون است و گاهی اوقات به عنوان «دانش چرایی» شناخته می‌شود. بنابراین شناسایی، ذخیره و بازیابی آن نسبتاً آسان است.

دانش ضمنی (Tacit Knowledge)

     این نوع دانش در ابتدا توسط پولانی، در سال 1966 تعریف شد. گاهی اوقات به عنوان دانش فنی و دانش شهودی تعریف می‌شود که عمدتاً مبتنی بر تجربه است. دانش ضمنی همچنین به عنوان ارزشمندترین منبع دانش و احتمالاً منجر به پیشرفت در سازمان قلمداد می‌شود. عدم تمرکز بر دانش ضمنی مستقیماً با کاهش توانایی نوآوری و رقابت پایدار مرتبط است، که شامل باورهای فرهنگی، ارزش‌ها، نگرش‌ها، مدل‌های ذهنی و همچنین مهارت‌ها، توانایی‌ها و تخصص است. دانش ضمنی تمامی تجارب و مهارت‌هایی را شامل‌ می‌شود که افراد بدون آگاهی و در حین کار به دست می‌آورند و این شکل دانش، یکی از مهم‌ترین اشکال دانش برای سازمان‌های‌ جدید است. به شکل رسمی درآوردن این دانش،کار بسیار مشکلی است. دانش ضمنی بیان‌کننده یک عنصر اساسی و ضروری برای‌ یادگیری سازمانی است.

دانش نهفته (Embedded Knowledge)

     دانش نهفته به دانشی گفته می‌شود که در فرآیندها، محصولات، فرهنگ، روال، مصنوعات یا ساختارها قفل شده باشد. به دلیل مشکل در مدیریت مؤثر دانش نهفته، شرکت‌هایی که توانستند موفق شوند از یک مزیت رقابتی قابل توجهی برخوردار هستند. دانش نهفته در این مواردی مانند قوانین، فرآیندها، کتابچه‌های راهنما، فرهنگ سازمانی، اصول رفتاری، اخلاقیات، محصولات و موارد دیگر کاربرد دارد.

انواع مختلف دانش در مدیریت دانش

فرآیند مدیریت دانش در سازمان

     فرآیند مدیریت دانش از چهار بخش اصلی تشکیل شده است: در مرحله اول می‌باید دانش موجود در سطح سازمان و موانع آن (اعم از دانش صریح و ضمنی نزد افراد، بانک‌های‌ اطلاعاتی، مستندات) مورد شناسایی واقع شده و سپس اخذ و کسب گشته به صورت مناسبی ذخیره‌سازی گردد. سپس برای این‌که دانش با ارزش شده، به هم افزایی و زایش مجدد دانش منجر گردد. باید دانش موجود نزد افراد به اشتراک گذاشته شده و تسهیم گردد. پس از طی این مراحل، اکنون باید از دانش کسب شده در جهت اهداف‌ عالیه سازمان استفاده کرد.
     در سازماندهی مدیریت دانش برای یک سازمان، فرآیندی وجود دارد که شامل چهار مرحله به شرح زیر است:
1- کشف: در هر سازمانی، منابع مختلفی از دانش وجود دارند که باید شناسایی شوند.
 2- ذخیره: هر سازمانی دارای دانش گسترده‌ای است که باید به صورت آگاهانه ذخیره و سازماندهی شود.
 3- ارزیابی: این مرحله شامل تجزیه و تحلیل عمیق دانش جمع‌آوری شده در دو مرحله قبلی است.
4- اشتراک: هدف از مدیریت دانش امکان دسترسی آسان به آن در داخل سازمان است.
  

فعالیت‏های کلیدی مدیریت دانش

     هالس اپل، با ارائه جدول زیر دیدگاه‏های دانشمندان حوزه مدیریت دانش را بین سال‏های 1993ـ1997 در خصوص فعالیت‏های کلیدی مدیریت دانش مورد بررسی قرار داده است:
مهم‏ترین عوامل مؤثر بر ایجاد یک نظام مدیریت دانش و نیز کارا بودن آن شامل موارد ذیل است:
1. تأیید مدیران ارشد: موفقیت هر طرح بستگی کاملی به پشتیبانی و حمایت همه‏جانبه مدیریت از آن دارد.
 2. انتخاب راهبرد دانش‏محور: راهبرد کلان یک سازمان لازم است از ایجاد و توسعه ذخایر دانش حمایت نماید.
3. توسعه فرهنگ دانش‏مداری: عوامل فرهنگی، مهم‏ترین عوامل در پیاده‏سازی موفق مدیریت دانش می‏باشند.
4. توسعه زیرساخت‏های فناوری: برای پیاده‏سازی مدیریت دانش، ابزارها و فنون گوناگونی وجود دارد که توسط فناوری‏اطلاعات پشتیبانی می‏شوند.
5. به کارگیری راهبرد مناسب مدیریت دانش: انتخاب درست ابزاری که برای رسیدن به اهداف ما مناسب‏تر باشد، از عوامل موفقیت پیاده‏سازی طرح‏های مدیریت دانش به شمار می‏آید.
 

مؤلفه‌های اصلی مدیریت دانش

     داون پورت مؤلفه‌های اساسی مدیریت دانش را شامل موارد زیر می‌داند:

  •     فرهنگ : شامل ارزش‌ها و اعتقادات اعضای‌ سازمان در ارتباط با مفاهیم اطلاعات و دانش می‌باشد.
  •     فرآیند عمل : در حقیقت افراد چگونه از اطلاعات‌ و دانش در موسسات خود بهره‌گیری می‌نمایند.
  •     سیاست‌ها : شامل موانعی که در فرایند تسهیم‌ دانش و اطلاعات در سازمان پدید می‌آید.
  •     فناوری : چه سیستم‌های اطلاعاتی در مؤسسه‌ موجود است.

فرآیند مدیریت دانش

انواع مدل ‌های اجرایی مدیریت دانش

     تاکنون در تحقیقات مختلف مدل‌های مدیریت دانش مختلفی معرفی شده‌اند که هریک از آنها بر روی یک جنبه از مدیریت تمرکز کرده‌اند.

مدل مفهومی مدیریت دانش

      این مدل بر سه محور داده، اطلاعات، دانش از طریق دانش ضمنی و دانش تلویحی در تولید دانش تأکید دارد و بر اهمیت سیستم‌های اطلاعاتی به عنوان یک‌ عامل ورودی عمده تأکید می‌کند.

مدل دانش ضمنی

     براساس این مدل بیشتر از دو سوم دانش‌ حیاتی هر سازمان مستقیماً از دانش ضمنی ناشی می‌شود. این مدل نشان می‌دهد که چگونه دانش ضمنی عمیقاً بر فرآیندهای خلق دانش تأثیر می‌گذارد. عمدتاً این مدل بر چهار عامل غیر ملموس، نوآوری، درک و فهم قضاوت و تجربه تکیه دارد.

مدل بینش از اطلاعات به بصیرت و دانایی

     چگونگی‌ استفاه از هوش و مراحل آن از اطلاعات به دانایی، دریافت اطلاعات، سازماندهی اطلاعات، و کاربرد علمی دانش در زندگی، طبقه‌بندی‌ شده است. موفقیت یک سازمان بستگی به این دارد که تا چه حد از دانش استفاده کرده و دانش جدید به وجود آورد.

مدل حلزونی مدیریت دانش

     این مدل به شرح زیر به تجزیه دانش می‌پردازد:
 ۱- تولید دانش، کسب دانش ،ایجاد دانش و ثبت دانش.
۲- ذخیره دانش، روند دانش (چگونگی دانش).
۳- کاربرد دانش، علت (چرا بدانیم).

مدل مشارکتی در یاددهی و یادگیری

     مدل مشارکتی در یاددهی و یادگیری بر محورهای زیر تأکید دارد.
-    ایجاد یک مدل ذهنی نو برای هر موقعیت جدید به جای به‌ کارگیری دستورالعمل‌های کلی یکسان در موقعیت‌های متعدد.
-    استدلال در مورد الگوهای کیفی و درک مستقیم به جای‌ تجربه و تحلیل و تعیین مقدار و کمیت
-    تفکر برحسب یک نظام کلی و به هم مرتبط به جای اجزاء جداگانه.

مدل فرآیند دانش

     داونپورت و پروساک، با ارائه مدل اظهار داشتند فردی‌ که اطلاعات را تولید می‌کند و می‌تواند به داده‌ها معنا بخشد. این مدل به واقعیت‌های خام موجود در داده‌ها معنا می‌بخشد. این مدل‌ همچنین قواعدی را که در کاربرد نرم‌افزارها یا پایگاه داده‌ها برای تبدیل داده‌ها به‌ اطلاعات معنادار وجود دارد بیان می‌کند.
 

مدل های مدیریت دانش

کلام آخر

     مدیریت دانش فرآیند تولید، انباشت، به اشتراک گذاری و استفاده از دانش برای بهبود عملکرد سازمان است. به عبارت دیگر، مدیریت دانایی فرآیند ایجاد یک فضای یادگیری تعاملی است که در آن افراد آنچه را که می‌دانند منتقل و به اشتراک می‌گذارند.
     تحقیقات ایکوجیرو نوناکا (Ikujiro Nonaka) که از پیشگامان دانش است مشخص کرد که: «شرکت‌های موفق شرکت‌هایی هستند که دائما دانش جدید خلق می‌کنند،‌ آن را به شکل گسترده در سراسر سازمان منتشر می‌کنند و به ‌سرعت در فناوری‌ها و محصولات جدید به‌ کار می‌برند.»
     بسیاری از سازمان‌ها در سراسر جهان اکنون دانش خود را به‌شکل سیستماتیک مدیریت می‌کنند، اما تجربه نشان داده است که فقط تعداد بسیاری کمی آن را در بالاترین سطوحی به‌کار می‌برند که می‌تواند حداکثر منافع را برایشان به ارمغان بیاورد.
     می‏توان اظهار داشت که مدیریت دانش می‏تواند با یکپارچه‏سازی سرمایه‏های دانشی سازمان‏ها در بخش‏های مختلف و تأثیرگذاری مستقیم بر مفاهیمی مانند مشتری‏ مداری، یادگیری سازمانی، اعتلای فرهنگ سازمانی، رهبری و تصمیم‏گیری هوشمندانه، باز طراحی فرآیندها، تولید دانش جدید و تبدیل دانش ضمنی به صریح و توجه دانش افراد و نخبگان، زمینه ارتقای صحیح فعالیت‏ها و رسیدن به اهداف مورد نظر را به همراه داشته باشد.

نویسنده : مدیر سایت

مدیر جت هستم، ما در سایت جت محصولات آموزشی را در سریع‌ترین زمان ممکن برای مدیران سایت‌های اینترنتی و شرکت‌های مختلف و کلیه افراد علاقه‌مند به مباحث کارآفرینی و بازاریابی ارائه می‌دهیم.

  نظرات کاربران (0 نظر)
شما هم می توانید در مورد این مطلب نظر دهید نظر خود را بنویسید